متن ادبی در مورد دریا ، متن کوتاه و زیبا درباره دریا و ساحل و قایق و عشق از شاملو

متن ادبی در مورد دریا

متن ادبی در مورد دریا ، متن کوتاه و زیبا درباره دریا و ساحل و قایق و عشق از شاملو

متن ادبی در مورد دریا ، متن کوتاه و زیبا درباره دریا و ساحل و قایق و عشق از شاملو همگی در سایت پارسی زی .امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

متن ادبی در مورد دریا

کتاب باید

به عنوان تبری

برای دریای منجمد درون ما

عمل کند.

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن ادبی در مورد دریا نگارش دوازدهم

از من

تا

تو

هفت آسمان

دریاست

متن ادبی در مورد دریا و ساحل

‏همینکه دریا نزدیکت باشه

و بتونی هر وقت حالت خوش نبود،

بری بشینی دم ساحل،

زل زل نگاش کنی،

خودش کلی از تباهیت کم میکنه

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن ادبی در مورد دریا کلاس چهارم

ماهیان از تلاطم دریا به خدا شکایت کردند

و چون دریا ارام شد خود را اسیر صیاد دیدند…

تلاطم زندگی حکمت خداست

اگر هم دریا گاهی ناآرام شد

برایتان دل آرام ارزو دارم

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن ادبی در مورد دریاچه

رمان

بیشتر از اینکه سبکی ادبی باشد،

فضایی ادبی است.

مثل دریایی که

از رودهای زیادی پر شده است.

متن ادبی در مورد دریا و موج

عجیب

شباهتی داشتی

با دریا

دریا نیز غرقش که می شوی

پس ات می زند

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن ادبی در مورد دریا برای انشا

کسی با سکوتش،

مرا تا بیابان بی انتهای جنون برد

کسی با نگاهش،

مرا تا درندشت دریای خون برد

مرا باز گردان

مرا ای به پایان رسانیده

– آغاز گردان!

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن ادبی در مورد دریاچه ارومیه

همه می‌گویند:

چه مهربان است این مَرد!

و کسی نمی‌داند

لبخند تو است روی لبهام

وقتی آ‌ن‌سوی دریاها

یادم میکنی

متن ادبی در مورد دریای طوفانی

دلتنگی

رودخانه ای ست

که به هیچ دریایی

 نمی ریزد.

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن ادبی در مورد دریاها

نزدیکت می شوم بویِ دریا می‌‌آید

دور که می شوم صدایِ باران !

بگو تکلیف‌ام با چشم‌هایت چیست ؟؟

لنگر بیاندازم عاشقی کنم

یا چتر بردارم و دلبری کنم ؟!

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن ادبی درباره دریا نگارش دوازدهم

شبیهِ ساحل،

آغوش باز کن،

تا خیالِ

دریا بودن کنم!

متن ادبی در مورد ساحل دریا

نزدیک تر به تو

خودم را با دریاچه ی کوچکی

اشتباه می گیرم

بیا کنار من

و جای تمام آهوهایی باش

که از لب هایم آب می نوشند

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن کوتاه ادبی در مورد دریا و ساحل

کاری کن

ساحل

رویای رسیدن به تو نباشد.

در دریا

چاره جز

عاشق بودن

نیست

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن ادبی درباره دریا و ساحل

اشتباه می‌کنند بعضی‌ها

که اشتباه نمی‌کنند!

باید راه افتاد،

مثل رودها که بعضی به دریا می‌رسند

بعضی هم به دریا نمی‌رسند.

رفتن، هیچ ربطی به رسیدن ندارد!

متن ادبی زیبا درباره دریا و ساحل

عشق شاید رودی ست

که تنهائیِ آب را

با خود به دریا حمل می کند

ولی سرِ راهش

خورشید را می نوشد…

متن ادبی در مورد دریا ، متن ادبی درباره دریای طوفانی ، شعر در مورد دریا از شاملو ، شعر سهراب در مورد دریا ، شعر در مورد دریا از فروغ

متن ادبی در مورد دریا

روی شن‌ها نشسته ام و به دریا نگاه می‌کنم. خانواده ام کمی آنطرف‌تر مشغول خوردن عصرانه هستند.

خورشید غروب کرده و رنگ سرخ و گرمش را لابلای موج‌ها می‌تاباند. یکباره از دنیای اطرافم فاصله می‌گیرم و در تخیلاتم غوطه ور می‌شوم.

خورشید دارد خداحافظی می‌کند: دریاجان تا فردا مراقب خودت باش، زود برمی‌گردم.

دریا موج می‌زند و بی قراری می‌کند: کمی بیشتر بمان. تو بروی سردم می‌شود.

خورشید گونه هایش قرمز می‌شود. دریا هم همینطور. هر دو با خجالت به هم زل می‌زنند.

من به این صحنه دلگیر و زیبا نگاه می‌کنم. خورشید کم کم دامن برمی‌چیند و می‌رود.

دریا تاریک و سر به زیر تسلیم شب می‌شود. به خورشید می‌گوید: منتظرت می‌مانم. زود برگرد.

فکر می‌کنم کاش سلام طلایی فردایشان را هم ببینم. باید صبح خیلی زود نزدیک طلوع بیدار شوم و برای تماشا به ساحل بیایم.

مادرم صدایم می‌کند: شب شده بیا برای شام.

آمدم مادر. خداحافظ غروب زیبای دریا.

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن ادبی درباره دریای طوفانی

وقتی دلت گرفته باشه …

تمام آرامش یک ساحل را هم به تو بدهند …

باز هم دل تو بارانیست …

خیس تراز دریا خراب تر از امواج

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد دریا از شاملو

عشق با این همه نیرنگ عواقب دارد

جَدَلِ آینه و سنگ عواقب دارد

رود بی تاب برای لب دریاست ولی …

جاده فرسنگ به فرسنگ عواقب دارد

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر سهراب در مورد دریا

تو دریای آرام من هستی، تو بهترین احساس را در من به وجود می آوری

تو رویای من هستی، قلبی که الهام بخش من است

تو شعله ایمان به عشق را در من روشن می کنی

هر زمان که نفس می کشم، زندگی زیبایی دوباره پیدا می کند

تو چشم هایی هستی که باعث می شوی من ببینم، تو هدف منی، ملکه راز های منی

تو یکی هستی، یک روز ممکنه مرا به زانو درآوری، تو همه چیز من در این دنیایی

چیزی که می خوام بهت بگم اینه که من عاشق وقار تو هستم، تو روح منی

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد دریا از فروغ

نزدیکت می شوم بوی دریا می آید

دور که می شوم صدای باران

بگو تکلیفم با چشمهایم چیست ؟

لنگر بیندازم و عاشقی کنم یا چتر بردارم و دلبری کنم ؟؟

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن ادبی در مورد دریا کلاس چهارم ابتدایی

مد چشمت بی شتابم می کند

موج این دریا حبابم می کند

باز لبخند تو می گوید بیا

باز می آیم ، جوابم می کند

مانده ام سر گشته در یک انتظار

تا غمت کی انتخابم می کند

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن ادبی در مورد دریا کلاس چهارم

دود اگر بالانشیند…کسرشان شعله نیست…

جای چشم ابرو نگیرد…گرچه او بالاتر است…

شصت و شاهد…هردو دعوی بزرگی میکنند…

پس چرا انگشت کوچک لایق انگشتریست؟

آهن و فولاد از یک کوره می ایند برون…

آن یکی شمشیر گردد دیگری نعل خر است..

گر ببینی ناکسان بالا نشینند صبر کن..

روی دریا کف نشیند ..قعر دریا..گوهر است…

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن ادبی درباره دریا

صدای موجت ای دریا

برایم شعر زیبایی ست

پر از راز و پر از لذت

همانند معمایی ست

صدف می ریزی از خوبی

به روی ساحلت هرروز

و بوی تازه می گیرد

از این خوبی، دلت هرروز

در آغوش تو ماهی ها

تمام لحظه ها شادند

به زیر آب و روی آب

همیشه شاد و آزادند

پرستوهای دریایی

که خیلی عاشق موجند

نشسته گاه برساحل

و گاهی نیز در اوجند

تو ای دریا ! برای ما

بخوان شعر قشنگت را

به روی ماسه جاری کن

صدای رنگ رنگت را

دسته بندی: شعر
بروز رسانی توسط در چهارشنبه 10 دی 1399